یک سامورايی حتما نبايد به هدف خود برسد

آيا نمی توان چنين انديشيد كه چون شهامت شخص اندك است تنها دغدغه ی او كوتاه كردن ناخن هايش و جذاب به نظر رسيدن خواهد بود؟

مورد مضحكه واقع شدن و ساكت ماندن نشانه ي بزدلي است. مردي كه ديگران را مسخره مي كند خودش احمق است.

براي يك سامورايي هيچ چيز نبايد به اندازه ي انجام كار خويش اهميت داشته باشد. بسياري از مردم كار و پيشه ي خود را دوست ندارند و كار و پيشه ي ديگران را بيشتر دوست مي دارند و اين خود سبب ناسازگاري شده و در نهايت به فاجعه ختم خواهد شد.

جوهره ي سخن گفتن در هيچ نگفتن است. اگر فكر مي كني مي تواني كاري را بدون حرف زدن به انجام برساني پس آن را بدون حرف زدن انجام ده. اگر چيزي هست كه بدون سخن گفتن به انجام نمي رسد با كلماتي چند و به شكلي معقول سخن بگو.

خدا از مردي كه نمي خواهد هدف تيرهاي دشمن قرار گيرد محافظت نخواهند كرد. اما از مردي كه دوست ندارد هدف تير سربازان عادي قرار بگيرد و مشتاق است با تير سلحشوري نام آور از پاي درآيد محافظت خواهند كرد.

كسي كه با شور و هيجان از انتقام دم مي زند و بعد هم هيچ كاري انجام نمي دهد رياكاري بيش نيست. مردم زيرك و باهوش كه تنها بلدند حرف بزنند به فكر نام و شهرت خويش در آينده هستند. اما يك دلاور واقعي مردي است كه مخفيانه به پيش مي رود٬ هيچ نمي گويد و مي ميرد. سامورايي حتما نبايد به هدف خود برسد؛ كشته شدن هم خود نشانه ي دلاوري است.